راهنمای کیفیت آب ورودی بهRO

راهنمای کیفیت آب ورودی بهRO

عملکرد و بهره برداري موفق از یک سیستم RO وابستگی مستقیم به کیفیت آب وارد شده به RO دارد. ماهیت اجزاي تشکیل دهنده آب خوراك میتواند با ایجاد رسوب، گل و لاي، یا آسیب رساندن به ممبرین، بر عملکرد غشاء تأثیر گذارد. در این مقاله، جزئیات مربوط به اجزاء موجود در آبهاي ورودي که بر روي عملکرد غشاهاي RO تاثیر می گذارند، آورده شده است.
کدورت
مقدار کدورت نشاندهنده توانایی پراکنده شدن نور از ذرات موجود در آب میباشد. شرط لازم در دستورالعملهاي کیفیت آب، این است که کدورت آب ورودي کمتر از 1 واحد کدورت نفلومتریک (Nephelometric) (NTU)باشد، که البته رعایت این شرط جهت اخذ گارانتی از تولیدکنندگان ممبرین نیز ضروري میباشد. اگر مقدار کدورت از NTU 1 بیشتر باشد، گارانتی ممبرین از درجه اعتبار ساقط میگردد. کدورت کمتر موجب میشود که احتمال لاي گرفتگی ممبرین به جهت وجود جامدات معلق کمتر گردد. براي داشتن بهترین عملکرد RO ، لازم است که مقدار کدورت آب خوراك کمتر از NTU 5/0 باشد.
شاخص تراکم گل و لاي (SDI)
تست SDI، مقدار جامدات معلق، به خصوص کلوئیدها، مانند سیلیکاتهاي آلومینیوم و یا آهن، خاك رس، محصولات ناشی از خوردگی آهن و میکروبها، که داراي قابلیت زیادي در ایجاد گل و لاي بر روي ممبرینهاي RO دارند، را اندازه گیري میکند. مقدار SDI باید تا حد امکان کم باشد تا مقدار لاي گرفتگی ممبرینها حداقل گردد، اما باید کمتر از 5 باشد تا شامل گارانتی تولیدکنندگان ممبرین نیز بشود (براي داشتن بهترین عملکرد لازم است که مقدار SDI در آب خوراك RO کمتر از 3 باشد). توجه داشته باشید که بین مقدار کدورت و SDI هیچ وابستگی مستقیمی وجود ندارد، به غیر از اینکه معمولاً در کدورت بالا مقدار SDI نیز زیاد میباشد (عکس این قضیه همواره صادق نیست). ممبرینهایی که دچار لاي گرفتگی به علت وجود جامدات معلق شده اند داراي بهره وري پایینی هستند و افت فشار در آنها زیاد میباشد. گاهی اوقات نیز مقدار دفع نمک در آنها دچار کاهش میشود. عوامل ایجاد کننده رسوب موجود در آب خوراك RO را میتوان با استفاده از عملیات انعقاد، زلالسازي و فیلتراسیون بر طرف نمود و یا کم کرد.
میکروبها
رسوب میکروبی در غشاءهاي RO یک موضوع قابل توجه است. کلنی باکتريها به طور واقعی در هر جایی از مدول غشائی که شرایط مطلوبی داشته باشد، رشد میکنند. قطبش ناشی از غلظت باعث فراهم شدن محیطی بر روي سطح غشاء میشود که غنی از مواد مغذي براي میکروبها است. کلنی هاي میتوانند شکسته شوند و در جاهاي دیگري از مدول غشائی شروع به رشد کنند، این امر با افزایش سطح غشائی که با میکروبها و بیوفیلم همراه آنها پوشانده شده است،همراه است. رسوب میکروبی باعث کاهش بهره وري غشاء، افزایش فشار عملیاتی، و افزایش افت فشار میشود. قابلیت ایجاد رسوب بیولوژیکی در یک ممبرین میتواند با توجه به مقدار کربن آلی قابل(AOC) تعیین شود. این آزمون که بررسی کننده فعالیت باکتریایی است، قابلیت رشد میکروارگانیسمهاي موجود در یک نمونه را اندازهگیري میکند. شرکت Solutions Water Dow پیشنهاد میکند که مقدار AOC کمتر از 5 باشد.
بهتر است رسوب میکروبی قبل از تشکیل بیوفیلم از بین برود. بیوفیلم از میکروارگانیسمها در مقابل نیروهاي برشی و بیوسید شیمیایی استفاده شده جهت مقابله با آنها، حفاظت میکند. میکروبها را در قسمتهای مختلف پیش تصفیه و تصفیه، میتوان با استفاده از کلر، ازن، اشعه ماوراء بنفش، و یا برخی ازبیوسید غیر اکسید کننده نابود کرد. روش مؤثر جهت کنترل رشد باکتريها و بیوفیلم، معمولاً در برگیرندهي ترکیبی از این اقدامات است البته باید توجه داشت که برای از بین بردن باکتریها بر روی غشاهای RO، نمی توان از ترکیبات اکسیدکننده مانند ترکیبات کلردار استفاده کرد.
مواد آلی (Organics)
مواد آلی درون آب میتواند جذب سطح ممبرین RO شده و در نتیجه موجب کاهش میزان تولید میشوند که این امر میتواند در برخی از موارد دائمی باشد. پدیده جذب در pH کمتر از 9 و در جاییکه ترکیبات آلی داراي بار مثبت باشند، بیشتر اتفاق میافتد. مخصوصاً وقتیکه مواد آلی بهصورت معلق وجود داشته باشند، تولید مشکل میکنند و میتوانند لایه نازکی از مواد آلی بر روي سطح ممبرین تشکیل دهند. رسوبات آلی موجب تشدید رسوبگذاري میکروبی میشوند، زیرا بسیاري از مواد آلی غذاي میکروبها هستند. توصیه میشود که غلظت مواد آلی در آب ورودی به ممبرنهای RO، همچنانکه با استفاده از تست TOC ( کربن آلی کل) اندازهگیري میشود، باید کمتر از ppm 3 باشد تا قابلیت رسوبگذاري حداقل گردد. رسوبگذاري ناشی از مواد آلی بر روي ممبرین، مقدار بهره وري ممبرین را کم میکند. غلظت روغنها (هم پایه هیدروکربنی و هم پایه سیلیکونی) و گریسها باید کمتر از ppm1/0 در آب خوراك RO باشد. این مواد به راحتی جذب ممبرینهاي پلی آمیدي شده و باعث کاهش توان عملیاتی ممبرین میگردند. در هر حال، اگر میزیان تولید، بیش از 15 ٪ نسبت به زمان راه اندازي کاهش پیدا کند، میتوان آنها را با استفاده از پاك کنندههاي قلیایی از روي ممبرین تمیز نمود.
با استفاده از روش انعقاد / زلالسازي، تابش اشعه ماوراي بنفش، و یا فیلتر کربن فعال میتوان مقدار مواد آلی را در آب خوراك RO کم کرد. مواد آلی با وزن مولکولی کمتر، مانند اوره، ایزو پروپیل الکل، و استون با استفاده از این روشها به آسانی جدا نمیشوند. با این حال، اکسید کردن این نوع از مواد آلی با استفاده از پرسولفات فعال شده با اشعه ماوراء بنفش، عملی موفقیت آمیز میباشد. روغنها و گریسهاي موجود در آب خوراك RO را میتوان با استفاده از روش انعقاد / زلالسازي، فیلتر کربن، با کربن خاص و یا در مورد استفاده مجدد از فاضلاب، با استفاده از حل کردن و یا وارد کردن هوا، جدا نمود.

رنگ (Color)
رنگ نیز بر روي سطح غشاي RO جذب میشود. رنگ معمولاً به طور طبیعی از موادی به نام هوموس ساخته میشود، این مواد نوعی ماده آلی هستند که در هنگام تجزیه موادي همچون برگ درختان تولید میگردند. هوموس از سه نوع ترکیب آلی مختلف تشکیل میشود که عبارتند از:
• اسید فولویک: ماده ای به رنگ زرد تا زرد قهوه ای است که در تمام pH ها در آب حل می شود و دارای وزن مولکولی کمی است.
• اسید هیومیک: یک ماده هیومیک قهوه ای تیره است که فقط در pH بالا در آب محلول است و دارای وزن مولکولی بیشتری نسبت به اسید فولویک است. این ماده در اسید رسوب می کند.
• هومین: یک ماده سیاه رنگ است که در هیچ درجه ای از pH در آب حل نمی شود
پدیده جذب رنگ بر روي غشاي RO درصورتیکه رخ میدهد که ترکیبات مورد نظر هیدروفوبیک (آبگریز) بوده و یا داراي بار مثبت باشند. pHقلیایی (بیشتر از 9) در به حداقل رسیدن رسوب رنگ بر روی ممبرنها کمک میکند اما با این حال، pH قلیایی، باعث نگرانیهاي دیگر از جمله ایجاد رسوب کربنات کلسیم نیز میگردد.
رنگ با استفاده از واحدهاي بدون بعد APHA) انجمن بهداشت عمومی آمریکا) سنجیده میشود میزان رنگ واقعی در آب ورودی به ممبرن RO باید کمتر از 3 باشد تا لايگرفتگی بهدلیل جذب رنگ حداقل گردد. جذب رنگ بر روي سطح غشاء باعث کاهش بهره وري ممبرین میشود. رنگ موجود در آب خوراك RO را میتوان با استفاده از روش انعقاد / زلالسازي با استفاده از لخته سازهاي هیدروکسیدي، اولترافیلتراسیون و نانوفیلتراسیون، جذب توسط کربن فعال، و اشعه ماوراء بنفش کاهش داد . توجه داشته باشید که قرار گرفتن در معرض کلر میتواند بر روي تشکیل رنگ تريهالومتان ها (THMs) تأثیر بگذارد (افزودن کلر به آب باعث افزایش تری هالومتانها میشود)، این مواد داراي خواص سرطان زایی هستند. این امر باعث ایجاد نگرانیهاي ویژهاي در مورد سیستمهاي RO مربوط به آب آشامیدنی و یا شهري میگردد.
فلزات (Metals)
غشاءهاي RO به سادگی توسط فلزات رسوب کننده، از قبیل آهن، منگنز و آلومینیوم دچار لاي گرفتگی می شوند. آهن و منگنز محلول (و کبالت موجود در برخی از محلولهاي بیسولفیت مورد استفاده در عملیات کلر زدایی) نیز یک مشکل براي غشاءهاي RO محسوب میشوند. این فلزات عمل اکسیداسیون ممبرین هاي RO را سرعت میبخشند و در نتیجه باعث خراب شدن ممبرینها میشوند. با افت pH و کاهش غلظت اکسیژن، غلظتهاي بیشتري از آهن محلول میتواند قابل تحمل گردد. لاي گرفتگی فلزي موجب افزایش افت فشار و کاهش بهره وري میشود. اکسیداسیون غشاء با فلزات محلول منجر به کمتر شدن مقدار دفع نمک و زیادتر شدن بهره وري میشود. آهن و منگنز به طور طبیعی در آب چاه وجود دارند، اگر چه میتوان آنها را در آبهاي سطحی نیز با غلظتهاي پایینتر یافت . معمولاً، آهن و منگنز تا زمانیکه در چاه باشند بهصورت محلول هستند، اما پس از قرار گرفتن در معرض اکسیژن هوا، اکسید شده و تولید رسوب میکنند. این اکسیدها بر روي سطح ممبرین جمع شده و موجب لاي گرفتگی ممبرین میشوند. با روش سختیگیري توسط سدیم و استفاده از فیلترهاي آهن میتوان آهن و منگنز موجود در آب خوراك RO را حذف نمود.
در برخی موارد، ممکن است بهره برداري با آهن و/یا منگنز محلول در سیستمهاي RO نیز مشکل ساز نباشد، البته اگر هوا نتواند به سیستم نفوذ کند و از اکسیداسیون فلزات و تبدیل آنها به جامدات معلق جلوگیري گردد. انتقال و استفاده بیش از حد منعقد کننده آلوم (سولفات آلومینیوم)، موجب ته نشینی سریع منعقد کننده هاي آلوم به دلیل کنترل ضعیف pH شده، و طبیعتاً در این حالت سیلیکاتهاي آلومینیوم مسئول لاي گرفتگی ممبرینهاي RO توسط آلومینیوم هستند. در عملیات زلالسازي آبهاي سطحی که اولین مرحله از پیش تصفیه است، معمولاً از آلوم استفاده میکنند. اگر کدورت آب خام افزایش یابد، باید از آلوم زیادتري استفاده شود. بسیاري از بهره برداران به افزودن آلوم، بیشتر از مقداري که توسط رابطه استوکیومتري تعیین میشود، ادامه میدهند. انتقال زیاد زمانی اتفاق میافتد که سیستم زلال کننده به درستی مورد بهره برداري قرار نگیرد. آلومینیوم میتواند با سیلیس موجود در آب واکنش داده و سیلیکاتهاي آلومینیوم را تولید نماید. این واکنش میتواند با سیلیس در غلظتهاي کمتر از ppm 10 انجام شود. حلالیت آلوم در pH 5.6 حداقل میباشد. اگر سیستم RO با pH بین 7 تا 9 کار کند، آلوم در سرتاسر سیستم RO بهحالت محلول باقی میماند. در هنگام استفاده از آلوم باید مقدار pH تقریباً بین 7 تا 9 باشد، در غیر اینصورت باید آلوم را با یک منعقدکننده دیگر عوض نمود.
فلزاتی با مقدار کم – باریوم و استرنسیوم (Trace Metals – Barium and Strontium)
باریم و استرانسیم تولید رسوبات سولفاتی میکنند که به آسانی حل نمیشوند. در واقع، در تمامی سولفاتهاي قلیایی خاکی، باریوم داراي کمترین مقدار حلالیت است. این امر میتواند به عنوان یک کاتالیزور در امر رسوبگذاري سولفاتهاي استرانسیوم و کلسیم عمل نماید. تجزیه و تحلیل ثابت حاصلضرب یونی با ثابت حلالیت سولفاتهاي باریم و استرانسیم براي تعیین قابلیت رسوبگرفتگی با این ذرات ضروري میباشد. اگر حاصلضرب یونی (IP)براي سولفات باریم بیشتر از ثابت حلالیت باشد، رسوب تشکیل میشود. توجه داشته باشید که در مورد سولفات استرانسیم، اگر >0.8Ksp IP باشد، به احتمال زیاد رسوب ایجاد میشود. با این حال، مدت زمان لازم براي تشکیل رسوب براي این رسوبات سولفاتی بیشتر از رسوب کربنات کلسیم است. با استفاده از سختیگیري سدیمی میتوان باریم و استرانسیم موجود در آب خوراك RO را کاهش داد. براي کنترل یا مهار رسوبگذاري بدون کاهش غلظت هر دو ذره، میتوان از ضدرسوب استفاده نمود.
هیدروژن سولفید (Hydrogen Sulfide)
سولفید هیدروژن معمولاً در آب چاهی یافت میشود که عاري از اکسیژن است. این ترکیب به سادگی اکسید میشود و عنصر گوگرد آزاد میسازد، که بسیار چسبنده بوده و رسوبی غیر قابل برگشت بر روي غشاءهاي RO ایجاد میکند. سولفیدهاي فلزي نیز میتوانند تشکیل شده و رسوب کنند. این رسوبات میتوانند به صورت دودهاي سیاه رنگ و یا خمیري خاکستري باشند. لاي گرفتگی به دلیل وجود عنصر گوگرد یا سولفیدهاي فلزي، موجب کاهش میزان تولید و یا افزایش عبور نمک میشود.
برخی از متخصصان توصیه میکنند که از هیچ روشی براي تصفیه و حذف این ترکیب نمیتوان استفاده کرد و تمام تلاشها باید بر روي این مطلب متمرکز شود که آب خوراك RO عاري از اکسیژن یا اکسید کننده هاي دیگر باشد. اگر آب خوراك را بتوان عاري از اکسیژن یا دیگر عوامل اکسید کننده نگهداري کرد، تا از اکسید شدن این ترکیب و تشکیل عنصر گوگرد یا سولفیدهاي فلزي جلوگیري شود، در این صورت امکان دارد که انجام عملیات بهره برداري با سولفید هیدروژن نیز میسر گردد.
وجود هرگونه جریان برگشتی از آب به داخل چاه میتواند منجر به نفوذ هوا به درون سیستم و اکسید شدن سولفید هیدروژن گردد. بدین منظور پمپهایی شناور با شیرهاي یکطرفه بر روي مسیر خروجی پمپ قرار داده میشوند و یا از روشی براي خروج جریان اولیه از چاه استفاده میشود که به وسیله ي آن بتوان قابلیت لاي گرفتگی با گوگرد را حداقل نمود. برخی دیگر جهت حذف این ترکیب، استفاده از روش تصفیه را پیشنهاد میکنند. سولفید هیدروژن میتواند با استفاده از فیلترهاي آهن (مانند شن سبز منگنز و Filox) و یا ترکیبی پیچیده از اکسیداسیون، انعقاد و فیلتراسیون، افزودن سولفیت، و کلرزنی مجدد، از آب خوراك RO حذف شده و یا مقدار آن کاهش یابد. چون سولفید هیدروژن یک گاز است، نمیتواند توسط غشاي RO دفع گردد. در سیستمهایی که این ترکیب قبل از غشاءهاي RO حذف نشده اند، سولفید هیدروژن در آب تصفیه شده وجود خواهد داشت.
سیلیس(Silica)
سیلیس، به شکل سیلیکاتهاي نامحلول و یا به شکل سیلیس محلول یا “واکنش پذیر”، میتواند موجب بروز مشکلاتی براي سیستم RO شود. سیلیکاتهاي نامحلول زمانی تشکیل میشوند که سیلیس رسوب کند. هنگامیکه آهن و آلومینیوم وجود داشته باشند، سیلیکاتهاي این فلزات میتوانند به سرعت تشکیل شوند. سیلیس در غلظت کم به حالت اشباع میرسد. اشباع شدن سیلیس محلول، تابعی از دما و pH است. سیلیس در دماي بالاتر و در pH زیر 7 و بالاي 8/7 محلول میباشد.
در اغلب موارد سیلیس محلول به دلیل داشتن قابلیت رسوب گذاري و نیز سختی عملیات برطرف سازي رسوب سیلیس از روي ممبرینها، مقدار بازیابی سیستم RO را محدود میکند. لاي گرفتگی سیلیسی باعث ایجاد افت فشار زیاد و بهره وري پایین میشود. رسوب گرفتگی سیلیسی باعث دفع کم سیلیس و شاید دیگر یونها نیز بشود.
سیلیس کلوئیدي میتواند با استفاده از عملیات انعقاد/زلالسازي، از آب خوراك RO جدا شده و یا کاهش یابد.
کلسیم کربنات (Calcium Carbonate)
شاید پدیده رسوب گرفتگی با کربنات کلسیم، احتمالاً به استثناي لاي گرفتگی میکروبی، رایجترین مشکلی باشد که غشاهاي RO تجربه میکنند. خوشبختانه، این رسوب تقریباً به راحتی مشخص و برطرف میگردد. اساساً، اگر حاصلضرب یونی (IP )کربنات کلسیم در جریان آب دفع شده از RO (آب ریجکت) بزرگتر از ثابت انحلال (Ksp )در شرایط جریان دفع شده باشد، رسوب کربنات کلسیم تشکیل میشود. اگر ‘IP<Ksp باشد بعید به نظر میرسد که رسوب گرفتگی اتفاق بیفتد.
شاخص اشباع Langelier (LSI) براي تعیین قابلیت رسوبگذاري کربنات کلسیم مورد استفاده قرار میگیرد. توجه داشته باشید که LSI تا TDS تقریبی ppm 4000 استفاده میشود، در غلظتهاي بالاتر، از شاخص اشباع Davis-Stiff استفاده میکنند. مثبت بودن LSI بدان معنی است که باید رسوبگذاري مورد توجه قرار گیرد؛ منفی بودن LSI بدان معنی است که باید خوردگی مورد توجه قرار گیرد. نگهداشتن LSI نزدیک عدد صفر (یا زیر صفر) در محلول غلیظ RO مطلوب است، زیرا در این حالت رسوبگذاري با کربنات کلسیم حداقل میشود. این امر معمولاً با وارد کردن اسید جهت کاهش pH یا وارد کردن یک ضدرسوب انجام میگردد. در صورت استفاده از اسید سولفوریک باید مراقب بود که مقدار pH تنظیم باشد، زیرا امکان دارد که ایجاد رسوبهاي سولفات مانند سولفات کلسیم، سولفات باریم، سولفات استرانسیم سرعت پیدا کند. در روش دیگر، براي کنترل رسوبگذاري کربنات کلسیم در مقادیر LSI بین 2 تا 5/2 ، از مواد ضدرسوب میتوان استفاده نمود.
کلسیم با فلوراید، سولفات و فسفات نیز رسوب ایجاد میکند. استفاده از LSI نمیتواند در مورد پیشبینی ایجاد این رسوبها کمکی کند؛ براي تعیین قابلیت رسوبگرفتگی با فلوراید کلسیم یا فسفات کلسیم باید از آنالیز کیفی آب، به همراه ثابتهاي حاصلضرب یونی و حلالیت، استفاده نمود. ضدرسوبهاي موجود میتوانند بر روي رسوب فلورید کلسیم و سولفات کلسیم مؤثر باشند؛ اما بر روي رسوب فسفات کلسیم تأثیر ندارند (گرچه در آیندهاي نزدیک ضدرسوبهاي جدیدتر قادر خواهند بود که بر روي این رسوب نیز مؤثر واقع شوند). ممبرینهاي رسوب گرفته داراي بهره وري پایینتر و دفع نمک کمتري هستند. این دفع نمک کمتر تابعی از پدیده قطبش غلظتی است. هنگامیکه ممبرینها دچار رسوبگرفتگی میشوند، غلظت املاح بر روي سطح ممبرین بیشتر از توده محلول میشود.
با استفاده از سختیگیرهاي سدیمی میتوان کلسیم را از آب خوراك RO جدا کرد، و یا با استفاده از سختیگیر آهکی مقدار آنرا کم نمود. کاهش مقدار LSI با استفاده از اسید، براي برطرف کردن رسوب کلسیم بدون حذف کلسیم یا کاهش غلظت آن، انجام میگردد. از ضدرسوبها نیز براي رفع این موضوع بدون کاهش مقدار کلسیم موجود استفاده میشود.
کلسیم (Calcium)
علاوه بر کربنات کلسیم، سه ترکیب کلسیم دار دیگر نیز وجود دارد که بر روي ممبرینهاي RO رسوب میکند. این ترکیبات عبارتند از سولفات، فسفات و فلوراید کلسیم. اگرچه براي این ترکیبات در آب خوراك هیچ دستورالعمل خاصی وجود ندارد، اما بررسی در این مورد ارزشمند میباشد.
• سولفات کلسیم، یک نمک با قابلیت انحلال بسیار کم است. همانند سولفات باریم و استرانسیم، وقتیکه حاصلضرب یونی از 80 ٪ثابت انحلال پذیري بیشتر شود، قابلیت رسوب گرفتگی با سولفات کلسیم نیز زیاد میشود. ضدرسوبها و یا سختی گیرهاي سدیمی براي حذف کلسیم میتوانند مورد استفاده قرار گیرند تا رسوبگذاري با سولفات کلسیم کنترل گردد.
• فسفات کلسیم با زیاد شدن در تصفیه فاضلاب شهري براي استفاده مجدد، به یک مشکل عمومی تبدیل شده است. آبهاي سطحی نیز میتوانند حاوي فسفات باشند. ترکیبات فسفات کلسیم میتوانند شامل هیدروکسیل، کلرید، فلوراید، آلومینیوم، و یا آهن باشند سختی گیري سدیمی یا ضدرسوبها به همراه pH پایین، به کنترل رسوب گذاري مبتنی بر فسفات کمک میکند.
کلر (Chlorine)
ممبرینهاي کامپوزیت پلی آمید نسبت به کلر آزاد بسیار حساس هستند. تخریب ممبرین کامپوزیت پلی آمید تقریباً بلافاصله پس از قرار گرفتن در معرض کلر رخ میدهد و میتواند به کاهش قابل توجهی در مقدار دفع، بعد از 200 تا 1000 ساعت قرار گرفتن در معرض 1 ppm کلر آزاد رخ میدهد.
نرخ تخریب به دو عامل مهم بستگی دارد:

  1. در pH بالاتر از حالت خنثی، یا در pH پایین، عمل تخریب سریعتر انجام میشود.
  2. حضور فلزات واسطه مانند آهن، عمل اکسیداسیون ممبرین را سرعت میبخشند.
    مکانیسم تخریب، از بین رفتن اتصال عرضی پلیمر میباشد. این امر موجب حل شدن پلیمر ممبرین میشود و این آسیب غیر قابل برگشت است و تا زمانی که ممبرین در معرض اکسیدکننده قرار داشته باشد ادامه می یابد. کلرآمینها نیز خطري براي ممبرینهاي کامپوزیت پلی آمید محسوب میشوند. کلرآمینها همواره بهصورت واقعی در تعادل با کلر آزاد هستند و کلرآمینهاي موجود در آب ورودي قبل از رسیدن به ممبرین باید کلرزدایی گردند. یکی دیگر از موارد قابل توجه در مورد کلرآمینها، نیاز به کنترل صحیح pH است. اگر pH به 9 برسد، گاز آمونیاك حل شده تبدیل به NH3 گازی میشود، که حداقل برخی از ممبرینهاي کامپوزیت پلی آمید را متورم میکند. این تورم میتواند به اندازهاي باشد که منجر به کاهش مقدار دفع نمک از 98 ٪به تقریباً 85 ٪شود. کاهش pH و برگشتن به محدوده 7 ، گاز آمونیاك را به یون آمونیم تبدیل میکند، ماد هاي که ممبرین را متورم نمیکند و مقدار دفع را به مقدار اسمی برمیگرداند .
    در هنگام استفاده از ممبرینهاي کامپوزیت پلی آمید، به کار بردن دي اکسید کلر توصیه نمیشود. دلیل این امر کلر آزادي است که همیشه با دي اکسید کلر وجود دارد زیرا دي اکسید کلر در محل واکنش کلر و کلرات سدیم تولید میشود. در ابتدا، ممبرینهاي کامپوزیت پلی آمید، که در اثر حمله کلر صدمه دیده اند، دچار کاهش شدت نفوذ میشوند. پس از این کاهش در شدت نفوذ، مقدار شدت نفوذ و مقدار عبور نمک افزایش می یابند.
    کلر را میتوان با استفاده از بیسولفیت سدیم و یا فیلتر کربنی، از آب خوراك RO حذف کرد. کربن موجود در فیلتر کربنی میتواند به رشد میکروبها کمک کند بنابراین معمولاً استفاده از فیلتر کربن براي کلرزدایی از آب خوراك RO توصیه نمیشود، مگر اینکه غلظت مواد آلی به حدي زیاد باشد که مجوزي براي استفاده از آن محسوب گردد، و یا اینکه تزریق سدیم بیسولفیت براي کنترل دقیق، بسیار کم باشد.
ارسال نظر

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.